عصر آباد، دهی خشک و خالی از سکنه که در روزگاری نه چندان دور، نزدیک به 50 خانوار در آن زندگی می کردند.
عصر آباد ، دهی که زندگی اش را با از دست دادن زندگی قنات هایش، ازدست داد.
قنات هایی که زندگی اشان را با زندگی یافتن چاه عمیقی از دست دادند.
عصر آباد و آب انبار بی آبش که آنرا مشهور کرده است.
آب انبار و بادگیرهایش، هفت بادگیره. آب انبار و مخزن هایش، دو مخزنه.آب انبار و قدمتش، قدمتی از اوایل قاجاریه.آب انبار و جهتش ، جهتی خلاف جهت قبله.آب انبار وثبتش در آثارملی، به شماره ی 7753 ثبتی. آب انبار وساختار ویژه اش، ساختاری رو به ویرانی.
عصرآباد، دهی که زندگی را از اوایل قاجاریه آغاز کرد، آب و زندگی یافت، بالید و رشد کرد تا آنکه قناتش 40 سال پیش خشک شد. تا سال 43 زندگی اش ادامه یافت و اکنون زیر ریگ های روان آرزوی زندگی دوباره دارد.
عصر آباد، دهی که مفهوم آب را می فهمد ومی فهماند. دهی که در همسایگی حسین آباد دارای آب و سکنه و چند کیلومتری علی آباد سرسبز و خرم و آباد، نشان از آب می جوید و آبادانی.
عصرآباد، دهی که بی آبیش، بیابانش و خشکیش نیز زیبا و دیدنی است.دهی که پاهایت را با ریگ باید آشنا کنی تا در آن قدم بزنی، دهی با غروب های زیبا و دلگیرش.
عصرآباد، دهی که چند سال پیش به عنوان سایت بین المللی و ملی پیشتاز اکوتوریسم بیابانی برگزیده شد، تا مگر به گونه ای دیگر حیاتی دوباره یابد. گونه ای نو با سرمایه گذاری برای ایرانگرد و کویرنورد و رالی سوار تا مگر آبی دوباره برای پیکره بی آبش باشند، ولی افسوس.
عصرآباد، دهی که سال پیش، میعادگاه دیدار نمایندگان انجمن های زرتشتی و زرتشتیان بود که نشان دهد مهاجرت یعنی چه. تا مگر مهاجرت گذشتگانش که از سر ناچاری و بی آبی بود، مهاجرت کنندگان امروزی را درس بیاموزاند، ولی افسوس.
عصرآباد، دهی که چند ماه پیش، میعاد گاه ساکنان گذشته اش بود، تا مرزهای گذشته را بازبشناسند ،مجوز حفر چاهی بگیرند و زندگی از دست رفته اش را به او بازگردانند، ولی افسوس.
عصرآباد، دهی که هنوز ساکنان گذشته اش به او سر می زنند و از شهرهای دیگر، استان های دیگر، کشورهای دیگر، رنج سفر را برای دیدار دوباره اش و زنده کردن خاطرات خود با او و مردمانش به جان می خرند.
عصرآباد، دهی که می تواند بیاموزاند، مفهوم آب را، مفهوم خشکسالی و بی آبی را، به دیدارکنندگانش. بیاموزاند، مفهوم مدیریت جهانگردی را و ارزش توریست را.
عصر آباد، دهی که می تواند زنده شود.دهی که می تواند با اندیشه های نو، با همت های بلند، با زنده کردن دوستی های گذشته، با همازوری و یکدلی ساکنان گذشته اش، با همت و مدیریت سازمان میراث فرهنگی ، بار دیگر زندگی یابد و آب انبارش را چونان گذشته ولی با هدفی دگرگون پر خواستار ببیند.