سنگنگاره اهورامزدا و اردشیر بابکان یکی از زیباترین و سالمترین نقشهای بازمانده از دورهٔ ساسانی است و یکی از نخستین تصاویر انساندیسی از اهورامزدا را به نمایش میگذارد.[۸۰] این نقش در گوشهٔ شرقی محوطهٔ نقش رستم، بر سینهٔ صخرهای تراشیده شده که ۲ متر از سطح زمین، فاصله دارد و دارای ۶٫۶۵ متر پهنا و ۲٫۴۰ متر بلندا است. در این نقش، اردشیر بابکان در سوی چپ مجلس، سوار بر اسبی کندهکاری شده و روبهروی او اهورامزدا که او نیز سوار است و از نیمرخ نقش شده، قرار دارد. برای تاکید بر بزرگی و عظمت اهورامزدا و اردشیر، اندازهٔ اسبها بسیار کوچکتر از آنها و حالت طبیعی ساخته شده بود.[۸۱]
در زیر پای اسب اردشیر، پیکر اردوان پنجم آخرین شاه اشکانی نقش شده و نقش قرینهٔ آن، اهریمن است که در زیر پای اسب اهورامزدا به تصویر کشیده شدهاست[۸۲] و در واقع، زیر پاهای اسبان، پیکرههای برزمین افتادهٔ دشمنان شاه و اهورامزدا قرار دارند.[۸۳] در این نقش پیروزی اردشیر بر اردوان همپایهٔ پیروزی اهورامزدا بر اهریمن جلوهگر شدهاست.[۸۴]
اهورامزدا دست راستش را به سوی اردشیر دراز کرده و دیهیم یا حلقهای را که از گل است و نوارهایی به آن آویخته شده را به شاهنشاه اهدا میکند.[۸۵] در نمادشناسی ایرانی، دیهیم نمادی از فره یا توفیق ایزدی و آسمانی است که از سوی خدا به شاه و خانوادهاش داده میشد.[۸۶] اهورامزدا در دست چپش شاخههای برسم[۸۷] یا عصایی که شاید عصای سلطنت باشد را نگه داشتهاست.[۸۸]
بر روی پوشش اسب اردشیر در زیر گردن و روی سینه، آویزی با سه دایره مزین به تصویر سر شیر قرار دارد.[۸۹] در زیر این آویز، نوشتهای به سه زبان پهلوی اشکانی، پهلوی ساسانی و یونانی وجود دارد که ترجمهٔ آن چنین است: «این است پیکر مزداپرست، خداوندگار اردشیر، شاه شاهان ایران، که نژاد از ایزدان دارد، پسر خداوندگار بابک، شاه.» و بر روی اسب اهورامزدا نیز کتیبهای سه زبانه وجود دارد که اهورامزدا را چنین معرفی میکند: «این است پیکر خداوند اهورامزدا.»[۹۰]
چنین مینماید که اردشیر در این نقشبرجسته، بیشتر به مفهوم الوهیت خود و خاستگاه ایزدی دودمانش میاندیشید و در پی آن بود که نهتنها خود را جاودان سازد، بلکه موقعیت کسانی که میبایست از وی فرمان ببرند را نیز تقویت کند و به آن جنبهٔ قانونی ببخشد